چند قطره احساس
چند قطره احساس
کاش دنیا یکبار هم که شده بازیش را به ما می باخت مگر چه لذتی دارد این بردهای تکراری برایش؟!...
نوشته شده در تاريخ شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:, توسط مهرداد خدابنده لو |


با تو هستم گوش كن
براي با تو بودن مي گويم و مي گريم مي گويم به كوه و دريا و دشت به صحرا و چشمه هاي
جوشان و مي گريم بر دل خسته ي خود و بر حال آشفته و گريه مي كنم
و با خنجري اين بغض گلو را پاره مي كنم تا شايد اين بغض نهفته به بيرون
آيد و بتوانم حداقل با كسي درد و دل كنم و يا غمي از دل پاك كنم و اين دل خسته
و آكنده از حرمان را تا حدي سبك كنم و از اين آكندگي لبريز شوم و از
لبريزي غم بر لبان زمين و پاهاي درختان و تنه ي گياهان مي خواهم به هر كجا
كه رسيدم نام تو را حك كنم.همانطور كه بر قلب خود حك كردم بر روي سنگ
فرشهاي دريا نام تو موج مي زند همانطور كه بر روي شبنم چشمان من اسم تو جاري
است.دوستت دارم چون مي شناسمت دوستت دارم چون آشناي مني و چون در تنهايي
دستهاي گرم تو مال من است چون در سكوت گوشهايم صداي منظم نفست را حس ميكند
دوستت دارم چون در بي پناهي شانه هايت تكيه گاه خوبي است.
براي با تو بودن مي گويم رازي را كه با سنگ گفتم و خرد شد.به چشمه گفتم خشك شد
به دشت گفتم بيابان شد به دريا گفتم طغيان كرد و در دل نگه داشتم سوخت و سياه شد.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.